عزل امیرکبیر و قصۀ پُرغصۀ توسعه در ایران/ داستان مرد سماورساز
تاریخ انتشار: ۱۲ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۳۲۹۶۹۱
عصر ایران؛ مهرداد خدیر- 12 آبان یادآورِ سالروزِ عزلِ میرزا تقیخان آشتیانی ملقب به اتابک اعظم و مشهور به امیر کبیر از صدارتِ عظمای ایران است ( 22 نوامبر 1851 میلادی) و در نیم روزِ آن نقل یک داستان تاریخی مناسبت دارد تا بدانیم عزل و نصبها دایرهای فراتر از زندگی و سرنوشت خود فرد داشتهاند و به رفتن مقامی و صاحب منصب شدن دیگری محدود نمیمانده و چه بسا مسیر مردمان و کشور و دیگرانی را به کلی تغییر میداده و بر سرنوشت کسانی که هیچ نسبتی با قدرت و سیاست نداشتهاند نیز تأثیر میگذاشته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به این بهانه نوشتهای از ابوالحسن فروغی معلم دارالفنون و برادر محمدعلی فروغی (ذکاء الملک) در مجلۀ یغما (سال بیستم/ شمارۀ نهم/ آذر 1346 خورشیدی) از هر حکایت دیگر مناسبتر است.
البته اگر نام نویسنده ابوالحسن فروغی نبود و اگر منبع، مجلۀ معتبر یغما نبود و دو سه سال قبل همین حکایت را از زبان شخصیت موجه و محترمی در آیینبزرگ داشت مصطفی عالینسب نشنیده بودم در صحت آن تردید داشتم و افسانه میپنداشتم اما سید علی آلداوود نویسنده و تدوینکنندۀ کتاب «اسناد و نامههای امیرکبیر» هم به اعتبار مجلۀ یغما و فروغی آن را در فصل « داستانهای تاریخی دربارۀ امیر کبیر» نقل کرده است. بی هیچ توضیح دیگری داستان از این قرار است:
شخصی از اعیان، که گویا در اوانِ سلطنت ناصرالدینشاه وقتی در اصفهان بوده برای یکی از دوستان حکایت کرده روزی در باغِ دیوانخانۀ اصفهان، جلوِ عمارتِ مشهورِ چهلستون به اتفاق چند نفر دیگر به انتظاری نشسته بودیم. گدای کور و پیری عصا زنان پیدا شد و به طرزی سؤال [گدایی] کرد که مود توجه و رقّت، آمد.
هر کس چیزی داد و یکی دو قِرانی در دست بیچاره فراهم شد. پس سائل کور گفت: آقایان! شما وجهِ معاشِ امروز و امشب مرا کرامت کردید و نقداً از تلاشِ روزیِ یک روزه فراغتم دادبد. میخواهید در این فراغت، برای شما قصه ای بگویم؟ گفتیم: بگو!
گفت: «من مردی دواتگر و بینا بودم و در همین شهردر بازار دواتگران دکانی داشتم. یک روز غفلتاً دیدیم مأمورین حکومت آمده تمام دواتگران را به حضور حاکم می خوانند و در این امر جدّ کامل دارند.چندان که موجب اضطراب شد. لیکن چون چاره از اطاعت نبود، دکان ها را بستیم و همه از استاد و شاگرد روانه شدیم. ما را به هیأت اجماع ( همه با هم) به محضر حکومت درآموردند. حاکم گفت: کلیۀ دوات گران همین جماعت اند و دیگر کسی باقی نیست؟ گفتقم: نه. پرسید: شاگردان نیز همراه اند؟ گفتیم: بلی. گفت: ایشان مرخص اند، بروند. شاگردان رفتند. دیگر بار حاکم گفت: استادان در میان خود آنها را که استادترند جدا سازند. چنین کردیم. باز فرمود: منتخبان بمانند و دیگران بروند. چون رفتنی ها رفتند به باقی ماندگان گفت: شما نیز همان کار کنید و این نخبه چینی تکرار یافت تا تنها من و یک نفر از همکاران به جا ماندیم. به ما نیز فرمود: شما هم استادتر را معلوم دارید. فوراً رفیق من به من اشاره کرد و گفت: این، استاد تمام ماست و من هم شاگرد اویم. پس آن رفیق را نیز مرخص کرد . رو به منِ آواره گفت: امیر [میرزا تقی خان اتابک اعظم] تو را به تهران خواسته است. آنگاه فرمود تا وجهی برای خرج سفر پیش من گذاشتند و گفت: باید هر چه زودتر به راه افتی. من بی آن که بدانم مقصود چیست با اندیشۀ بسیار و رُعبی که از اسم امیر در دل ها بود به تهران شتافتم و به درگاه امیر رفتم و عریضه ای که حاکم اصفهان نوشته بود نشان دادم. چون عریضه به عرض امیر رسید مرا به حضور خویش خواست. ارزان به آن محضر باشکوه درآمدم. فرمود: از کجایی و چه کاره ای؟ عرض کردم از اهالی اصفهان و استادِ دواتگَرَم. فرمود رفتند و از صندوق خانه چیزی نادیده اوردند و پیش من گشودند. بعداً دانستیم نام آن چیز سماور است و بیشتر در پختن چای به کار میآید.
چون سماور گشوده شد و من آن را درست دیدم، امیر فرمود: میتوانی نظیر آن را بی کموکاست بسازی؟ عرض کردم: بلی. فرمود کوره زدن و فراهم آوردن اسباب و ساختن یک نمونه چقدر مخارج دارد؟
مبلغی گفتم. فرمود تا فوراً حاضر ساختند و امر کرد تا محلی برای کوره بندی دادند و از هر جهت مساعدت کافی کردند. نظیر سماور را در چند روز ساختم و به خدمت امیر برده، دید و تحسین بلیغ کرد و منشی را پیش خواند.
در همان مجلس، فرمانی نگاشتند که مدت 10 سال ساختن سماور، مخصوصِ این استاد است و حکمی به حاکم اصفهان نوشتند که مبلغ صد تومان برای ساختن کوره و دکان و تهیۀ اسباب در وجه فلان بپردازید و اور ا در حمایت دولت، از هر گونه مزاحمت آسوده دارید تا با خیالِ فارغ، سماور بسازد و به معرض فروش بگذارد. پس این حکم و فرمان به دست من داد و مرا با خرجِ بازگشت، اجازۀ مراجعت بخشید.
بعد از آن دورۀ رعب و تشویش، با دلِ شادمان به اصفهان آمدم و حکم را به حاکم نمودم [نشان دادم]. بیدرنگ، نقد معهود پرداخت شد و هر گونه همراهی به جای آوردند. دکانی وسیع و مناسب گرفتم و به ساختن کوره و تهیۀ لوازم پرداختم. اما هنوز موقع شروع کار نرسیده بود که بار دیگر مأمورین حکومت آمدند و گفتند: امیر عزل شد. آن صد تومان را بیکم وکاست رد کن! به لابه گفتم آن مبلغ را به مصرف همان که میبینید رسانیدهام و نقد ندارم. مهلتی عطا شود تا مشغول کار شوم و نقد منظور را از این طریق جمع آورم و ادا کنم. اما کسی گوشِ الحاح به من نداد. دکانم را خراب کردند و آنچه در دکان و خانه داشتم بردند و چون به ادعای ایشان باز چیزی از صد تومان کم ماند، روزها مرا در شهر گردانیدند و در سر بازارها و گذرگاه ها چوب بر سر و روی من زدند که مردم بازاری و راهگذار به رقت آیند [دل شان بسوزد] تا به این شکل کسر نقدی که می خواستند گرد آمد اما هر دو چشم من از این صدمه کور شد. از آن روز ناچار گدا و سائل به کف شدم و به روزگاری افتادم که میبینید.»
منبع: عصر ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۲۹۶۹۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
هشدار امیر دریادار سیاری درباره تلاش «دشمنان» برای «کنترل اذهان جوانان ایران»
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، امیر دریادار حبیب الله سیاری، رئیس ستاد و معاون هماهنگکننده جمهوری اسلامی ایران، در آیین اختتامیه دوره توانمندسازی اساتید، معلمان و مربیان عقیدتی سیاسی ارتش که صبح امروز (پنجشنبه) در مرکز آموزش بصیرت سازمان عقیدتی سیاسی ارتش در شهر مشهد مقدس برگزار شد، ضمن گرامیداشت ۱۲ اردیبهشت ماه و روز معلم و همچنین روز خلیج فارس و اهمیت آن در تاریخ ایران گفت: نام گذاری این روز مصادف با اخراج پرتغالی های استعمارگر از تنگه هرمز است.
بنابر گزارش ایلنا، وی با بیان اینکه حضور قدرت های خارجی در منطقه خلیج فارس نشان از اهمیت ویژه این منطقه است، گفت: دسترسی به دریا یک منبع بسیار مهم برای تولید قدرت و ثروت است و از همین رو هرکس که بتواند بر دریا حکمرانی کند، میتواند زندگی مردم را کنترل کند.
رئیس ستاد و معاون هماهنگ کننده ارتش افزود: قدرت های استعماری و بهویژه انگلستان با تخریب بنادر ایران و تبدیل آن به زمین سوخته سعی داشتند تا دسترسی ایران به آب های آزاد را محدود کنند و این موضوع نماد عینی تزریق فرهنگ استکباری بیگانه برای جلوگیری از رشد و پیشرفت ایران بود.
امیر دریادار سیاری با اشاره به لزوم تبیین خسارت های وارد شده از سوی استعمارگران به ایران بهوسیله اساتید و معلمان گفت: اهمیت ویژه کار معلمان معارف دینی و قرآنی همین است که با استفاده از فرهنگ قرآنی به پرورش فکری تصمیم سازان و تصمیم گیران آینده ما کمک کنند تا آنان بتوانند خطرات ناشی از نفوذ فرهنگ های بیگانه و استعمارگر را بشناسند و در مقابل این جنگ نرم به مبارزه بپردازند.
وی در ادامه با اشاره به شخصیت ممتاز شهید عالی قدر استاد مطهری عنوان کرد: بر اساس فرمایشات مقام معظم رهبری(مدظله العالی) شهید مطهری انسانی زمان شناس بود که با شناسایی نیازها، در جهت رفع آنها با اخلاص فکر میکرد، مینوشت و تلاش میکرد و به همین دلیل شهید مطهری نقش مهمی در تربیت و پرورش آیندهسازان ایران داشت.
رئیس ستاد و معاون هماهنگ کننده ارتش با اشاره به اهمیت سرمایه انسانی در یک سازمان گفت: مهم ترین دارایی هر سازمانی سرمایه انسانی آن است؛ چراکه سرمایه انسانی در زمان حاضر می تواند باعث رشد و تعالی سازمان شود.
امیر دریادار سیاری ادامه داد: در راستای پروش سرمایه انسانی اثرگذار در یک سازمان، بحث تعلیم و تربیت از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و در واقع می توان گفت برای داشتن سرمایه های انسانی کارآمد باید اساتید و معلمان توانمندی داشت که آنان را آموزش دهند.
رئیس ستاد و معاون هماهنگ کننده ارتش با بیان اینکه ظهور تکنولوژی های نوین ارتباطی و به ویژه فضای مجازی کنترل اذهان مردم را در اختیار دشمنان قرار داده است، گفت: یکی از مهم ترین اهداف جنگ ترکیبی دشمنان، کنترل اذهان مردم و به ویژه جوانان و آینده سازان ایران در راستای تغییر ارزش ها و باور های آنان است که منجر به تغییر افکار و در نهایت تغییر رفتار آنان شود.
وی با اشاره به نقش معارف قرآنی و دینی و اساتید این حوزه در مواجه با جنگ نرم و ترکیبی دشمن گفت: یکی از وظایف مهم اساتید این حوزه ممانعت از تغییر ارزش ها و باورهای جوانان عزیز کشورمان از طریق تبیین دقیق معارف قرآنی و دینی و دعوت به تدبر در آیات قرآن کریم است.
امیر دریادار سیاری در پایان گفت: امروز یکی از نیاز های اصلی ما این است که به موضوع تعلیم و پرورش جوانان اهمیت بیشتری دهیم تا در نبرد های آینده و در مقابله با فرهنگ های استکباری دست برتر را داشته باشیم.
27215
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902147